نگهداری از حیوانات در منازل مسئله جدیدی نبوده واز زمان های دور در ایران وجود داشته است. سلیقه ها در این مقوله بسیار متفاوت است.
در کنار افرادی که از حیوانات ترسیده و یا از آنها متنفرند، هستند بسیار کسانی که دوستدار این مخلوقات بی گناه پروردگارند.گروه اول برای منصرف کردن دوستداران حیوانات از نگهداری آنها، بر جنبه های منفی آن انگشت نهاده و اثرات مثبت آنرا به بوته فراموشی می سپارند. آنها برای توجیه دیدگاه شان تکیه بر بیماری های قابل انتقال از حیوانات نموده و آنها را تهدید بزرگی برای سلامتی انسان محسوب می کنند. در حالی که نظر صریح دامپزشکان بر این است که حیوان خانگی در صورت نگهداری صحیح و مراقبت اصولی، تحت نظر متخصص، هیچ گونه خطری برای افراد ندارد. از طرفی خطر انتقال بیماری از انسان به انسان در اماکن عمومی پر ازدحام نظیر مدارس، مهدکودک ها، اتوبوس، مترو، سینما و ... بسیار بیشتر از انتقال بیماری از حیوان به انسان است. ولی آیا هیچ انسان عاقلی جهت جلوگیری از بیماری تعطیلی این اماکن را پیشنهاد می نماید؟
عده ای بطور مثال به حادثه ترسیدن و یا گاز گرفته شدن یک فرد توسط یک حیوان خانگی در شهر بزرگی مثل تهران اشاره می کنند.آیا تنها یک یا دو مورد اتفاق برای زیر سؤال بردن اساس نگهداری حیوانات کافیست؟ ضمن اینکه من نمی خواهم اینطور نشان دهم که تمام کسانی که حیوان نگه می دارند افراد پاک و شهروندان بسیار خوبی هستند. اینها نیز جزئی از مردم هستند با همه خوبی ها و بدی ها. بهانه دیگرمخالفان نگهداری حیوانات، کسانی هستند که با هدف خودنمایی اقدام به نگهداری از حیوانات می نمایند.
ولی توجه به این نکته ضروری است که این افراد همیشه و در همه جا از هر فرصتی برای خود نمایی استفاده می کنند. قطعاً شما هم در خیابان با رانندگانی که صرفاً جهت سرگرمی و جلب توجه با رعایت نکردن قوانین و انجام حرکات نمایشی ایجاد مزاحمت می نمایند، برخورد داشته اید. آیا صحیح است پلیس برای ممانعت از این مزاحمت ها رانندگی را ممنوع کند؟ شاید حیوان خانگی برای عده اندکی وسیله ای برای جلب توجه و خودنمایی باشد، ولی آیا تنها بخاطر وجود یک تعداد اندک می توان منکر نقش مثبت آن در سایر موارد و برای دیگر افراد شد؟ آیا اگر حیوان خانگی را جایگزین بازی های خشن و مخرب رایانه ای کودکانمان سازیم تا امروز مهربانی، مراقبت و مسؤلیت پذیری را تمرین نمایند، فردا شاهد آرامش روحی بیشتر شهروندان نخواهیم بود؟ آیا پر کردن اوقات خالی یک جوان با یک حیوان بی آزار به جای گرفتاری درهزاران دام سر راه گزینه بهتری نمی باشد؟شاید با نگاهی گذرا از بیرون گود، کسی که به حیوانات غذا می دهد و حیوان بیمار و تصادفی را در جاده و خیابانها گرفته و او را نزد دامپزشک می برد و برای درمان و بهبودی آن هزینه می کند، برای برخی افراد این فداکاری و ارتباط قابل درک نبوده و شاید نتوان درک درستی از چگونگی ارتباط آنها به دست آورد.
زیرا قسمت عمده و موثر این ارتباط در جایی به دور از چشم ظاهربین ما شکل گرفته است. جایی که بیشترین تأثیر را در زندگی و رفتار افراد بر جای می گذارد.علاوه بر موارد ذکر شده روایات بسیاری از رفتار پرعطوفت اولیای دین اسلام با حیوانات چه آنها که جزو مایملک مسلمانان بوده اند و چه حتی حیوانات ولگرد وجود دارد، تا جایی که این منش مایه تعجب غربی ها در هنگام برخورد با مسلمانان می شده است. رعایت حقوق حیوانات و مهربانی کردن به آنها از سال های دور در بین مردم مشرق زمین رایج بوده و نباید به آن به چشم پدیده ای مقلدانه از غرب نگریسته و در مقابل آن جبهه گرفت. دوست داری حیوانات و پرهیز از خشونت در مورد آنها از نشانه های تمدن اسلامی و شرقی بوده است و هرگز نباید افراد را از مراقبت از حیوانات منع کرد.باید پذیرفت که حذف حیوان دوستی که ریشه در عمق وجود بسیاری از انسان ها دارد نه شدنی است و نه درست. تنها هدایت صحیح این جریان است که می تواند نتایج مطلوب به بار آورد. برای پیشگیری از بروز هر گونه مشکل، لازم است خرید و نگهداری از حیوانات در منازل، باغها، کارخانه ها و ... با مشورت با دامپزشک حیوانات خانگی و تحت نظارت ایشان صورت گیرد .آموزش های لازم درباره نگهداری، تغذیه وبهداشت آنها به صاحبان شان داده شده و بر روی آنها واکسیناسیون و درمان های لازم صورت گرفته، و در شناسنامه های بهداشتی آنها ثبت گردد و در فواصل منظم توسط دامپزشک مورد معاینه قرار گیرند.
هرگاه وجود نیازی را در جامعه بپذیریم، درباره آن اندیشیده، بررسی کرده و مسیر مناسب جهت هدایت آن را خواهیم یافت. در غیر این صورت چنان چه آن را انکار نموده و با تهیه برنامه های سطحی غیر کارشناسانه و یا برخوردهای خشن و قهرآمیز سعی در مقابله با آن بنماییم، شاید در ظاهر موفق به محدود کردن این نیاز گردیم ولی در واقع آن را تبدیل به پدیده ای مخفیانه نموده ایم که قطعاً تبعات منفی آن گریبانگیر جامعه شده و در این مورد، سلامت و بهداشت کل جامعه را به مخاطره خواهد انداخت.