اگر من مادر بودم به بچهام كمك ميكردم تا درسهايش را بهتر بلد شود. او را خيلي خوب تربيت ميكردم و بچههايم را دوست ميداشتم. از خداوند مهربان ميخواستم، تا بچ
خداوند مهربان نعمت های زیادی به ما داده است. اما بهترین و بزرگ ترین نعمت، سلامتی است. از سلامتی می توان به عنوان قلبِ تپنده ی زندگی نام برد. همه ی اعضا وقتی قدرت حرکت دارند که سالم
آن روز تابستان به باغ دایی حسین رفته بودیم. عصر که هوا خنک تر شده بود و همه خانواده در سایه ای به گفتگو نشسته بودند، من به تماشای درخت ها رفتم و در میان باغ به گشت و گذار پرداختم. کمی باد می آمد
مقدمه میگویند ما صدای وزوز میدهیم و خیلی ها از شنیدن صدای ما میترسند و فرار میکنند! من که چیزی نمیشنوم، اما حتما صدای زیبایی است. ما زنبورها در هر ثانیه دویست بار بال
من کتاب خواندن را بسیار دوست دارم. وقتی که در خانه کنار هم می شینیم و پدرم برایمان شعر می خواند یکی از بهترین لحظه های زندگی من است. من کتاب های زیادی دارم. که هم کتاب شعر هستند و هم داستان.
یکی از بهترین خاطره های من ، روز تولدم است و میخواهم همه چیز درباره حس و حال روز تولدم را با شما درمیان بگذارم . بهترین خاطرات عمرم به روز تولد مربوط می شود . در این روز اعضای خانواده ام ،
مقدمه موضوع بسیار مهم و واضحی را گاه ما و بسیاری از انسان های دیگر در سرتاسر جهان، از اسیا، اروپا گرفته تا افریقا و امریکا فراموش می کنیم که تنها یک زمین داریم و این قطعا حائز اهمیت است که زمین آخر
آسمان به یک باره روشن و خاموش شد. صدای عجیبی به گوش رسید. گویا رعد و برق است. آسمان سیاه و قرمز شد… و باران شروع به بارش کرد. آرام آرام بارید،آسمان بیخودی شلوغش کرده بود،من خودم شاهد بودم
محیط زیست جایی است که ما در آن زندگی می کنیم، طبیعتی که خدای بزرگ و مهربان بسیار زیبا و کامل و تمیز برای ما آفریده است و یکی از نعمت های قشنگ خداوند است. ما همانطور که باید از همه نعمت های خدا خوب است
دریا یکی از الهام بخش ترین مخلوقات خداوند است، سراسر زیبایی، لطافت، بزرگی و آرامش … دریا که می گویی همه ذهنت را رنگ آبی دربرمی گیرد و گویی آبی نیلگون از لابه لای ذهنت به دهان و در میان کلمات جر
یکی از بهترین روزهای زندگی من به یک روز برفی مربوط می شود . وقتی که پدرم صبح مرا از خواب بیدار کرد و گفت بیا ببین چقدر برف آمده است . از پنجره به بیرون نگاه کردم و دیدم همه جا از برف پوشیده شده
من کتاب خواندن را دوست دارم و هر بار که کتاب می خرم سریع آن را می خوانم و برای دیگران هم تعریف می کنم. کتاب خواندن برای ما بچه ها بسیار مفید است و باعث می شود اطلاعات زیادی را به دست بیاوریم و چیزه
معلم ساربان علم و عشق است معلم میزبان مهر و عشق است معلم سایه بان معرفت ها خریدار دل بیدار عشق است معلم چراغ فروزانی است که با علم و دانش خود بر روح ما می تابد و ما را تعالی می بخشد. مع
مقدمه معلمی یعنی ازخود گذشتگی،برباری،صداقت، محبت کردن. معلم یعنی حضرت محمد (ص) وامامان معصوم علیهم السلام. پیامبران بهترین وبزرگترین معلهای بشریت اند ایشان با ازخود گذشتگی وبه خطر انداختن جان شان د
در شروع بهار ما تعطیل هستیم و به مدرسه نمی رویم. همه این تعطیلات را دوست دارند چون عید است و ما به دیدن بقیه فامیل می رویم و بیش تر فرصت برای بازی با دوستانمان داریم. بعضی از سال ها، ما در تعطیل
احتمالا نوشتن موضوع انشا در مورد زمستان برای شما یادآور خاطرات برف بازی و زیبایی های طبیعت در این فصل است. اما نوشتن انشا درباره زمستان در روستا را می توان بر اساس خاطره و تجربه ای که هر کس ممکن است د
مقدمه یک سال چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز دارد. چهار فصلی که هر روزش یک رنگ و هر ماهش یک اسم و هر لحظه اش یک خاطره ی ثبت شده در ذهن و یاد هر کدام از ما دارد. توصیف انشا اولین
انشا درباره پاییز در روستا و طبیعت روستایی، یک نوع انشا مقایسه ای است که تفاوت های فصل پاییز در روستا و شهر را توصیف میکند. این انشا در توصیف عکسی که در درس اول نگارش هشتم آمده خواهد بود که شنون
من دلم می خواهد وقتی بزرگ شدم معلم شوم. معلمی بهترین شغل دنیاست و البته زحمت و سختی زیادی هم دارد چون من می خواهم یک معلم نمونه باشم. معلم مانند یک پیامبر است، علمی دارد که با آن چشم آدم
خدای مهربان نعمت های زیادی به ما داده است. من فکر می کنم بزرگ ترین نعمتی که خداوند به ما داده است سلامتی است چون اگر بدن ما بیمار باشد تازه می فهمیم که سلامتی چقدر با ارزش است. با بدن سالم می توانی