«معلم باغبان باغ عشق است * معلم قافله سالار عشق است
ثانیه ها، دقیقه ها، روزها و ماه ها آمدند و رفتند و سال تحصیلی به روزهای پایانی نزدیک شد. مدیر مهربان مان... در طول این مدت درس های زیادی از تو، اخلاق و رفتارت آموختیم. آموختیم که درس هدف نیست ولی ما را در رسیدن به هدف یاریگر است. آموختیم انسانیت به قومیت، سیاست، رنگ پوست، ملیت و ... ربطی ندارد و فردی که به دنبال اخلاق است، انسان است. از تو آموختیم برای زمان ارزش بیشتری قائل شویم و از فضای مجازی برای پیشبرد اهداف مان استفاده کنیم و نگذاریم فضای مجازی برای ما هدفگذاری کند. از تو آموختیم وفای به عهد، وقت شناسی، رعایت حق و حقوق دیگران، احترام به دیگران، متانت و حفظ حجاب، تعادل در رفتار، صداقت، شهامت در پذیرش اشتباه، تعامل با سایرین و ... بخشی از زندگی است و در مجموع زندگی، تمرین این رفتارهای متمدنانه است.
مدیر عزیزمان! زود آمدن هایت، دیر رفتنت هایت، سخنرانی هایت در صبحگاه، اخم ها و لبخند هایت، مهربانی هایت و در یک کلام دلسوزیت را تا ابد فراموش نمی کنیم و بی گمان هر گاه از جلوی مدرسه که از قضا در مسیر اصلی خیابان است، عبور کنیم از تو و آموزه هایت به نیکی یاد می کنیم. هر چند زحمات معلمان در طول این سالها نیز قابل تقدیر و بزرگداشت است ولی دستکم از آنها در روز معلم قدرانی می شود ولی روزی به نام مدیر مدرسه نداریم تا شاخه ای گل نثارت کنیم و ما را به لبخند مادرانه ات مهمان کنی...
اکنون روزهای آخر با هم بودن را سپری می کنیم، دوست داریم آخرین نصایح دلسوزانه ات را بیشتر بشنویم و به گوش جان بپذیریم و فراموش نکنیم. ای کاش می شد زمان را متوقف کرد تا بیشتر از دیروز، بیشتر از هر روز و بیشتر از همیشه زندگی کردن را با هم تمرین کنیم و در کنار شما و سایر معلمان دلسوز مدرسه، درس مهربانی و اخلاقی و زندگی بیاموزیم و به کار بندیم.
اما چه می توان کرد که ما را یارای توقف زمان نیست و تنها چیزی که پس از اتمام سال تحصیلی برایمان باقی می ماند لحظات شاد و با احساسی است که با شما در مدرسه داشتیم و قطعاً تا ابد آنها را فراموش نمی کنیم. افکار صادقانه مان را مدیون شخصیت والای تو هستیم؛ از صمیم دل دوستت داریم؛ صمیمانه ترین شاد باش ها را نثارت می کنیم و هیچگاه فراموشت نمی کنیم.»