۴ سال پیش

موضوع انشا زیبایی های محل زندگی خود

موضوع انشا زیبایی های محل زندگی خود

مقدمه

تا دیروز که معلم به ما موضوع انشا درباره زیبایی های محل زندگی خود را نداده بود، فقط به مشکلات و ناهنجاری های محله شلوغ و پر سر و صدایمان فکر کرده بودم اما حالا که دقیق تر نگاه می‌کنم می‌بینم زیبایی‌های زیادی هم در این محله وجود دارد که می‌توان درباره اش نوشت و من تا به حال به آن ها دقت نکرده بودم.

بدنه انشا

یکی از زیبایی های محل زندگی ما گنبد آبی و پر نقش و نگار مسجدی است که از حیاط خانه ما پیداست. عصرها وقتی از مدرسه برمی‌گردم، به کوچه مان که می‌رسم اول از همه چشمم به آن می‌افتد و این تصویر احساس آرامش به من می‌دهد. 

یک درخت قدیمی چاق و چله آخر کوچه هست که خیلی قدیمی به نظر می‌رسد. به نظرم درخت مهربان و پیر و صبوری می‌آید که افراد زیادی را در این محل از گذشته تا کنون دیده و می‌شناسد. خوب که نگاه می‌کنم تنه تنومند و قامت بلند این درخت و برگ های سایه گستر آن خیلی قشنگ است.

سر کوچه ما یک بقالی کوچک محلی هست که اگرچه اجناس زیادی ندارد اما خیلی رنگی رنگی و باصفاست. جلوی مغازه اش از توپ های رنگی و اسباب بازی‌های ساده تا خوراکی ها و تنقلات جذاب و اشتها برانگیز پیدا می‌شود. صاحب مغازه یک پیرزن مهربان است که اگرچه بعضی وقت‌ها عصبی می‌شود و غر می‌زند اما بچه های محل را خیلی دوست دارد و برای همه ما مثل مادربزرگ می‌ماند.

یکی دیگر از زیبایی های محل زندگی ما، گوشه ای است که افراد محله برای گربه ها غذا و آب می‌گذارند و گربه های گرسنه و خسته به آنجا پناه می‌برند.

نتیجه

حالا که درباره زیبایی های محله مان فکر می‌کنم و از آن می‌نویسم احساس می‌کنم اینجا را بیش از پیش دوست دارم و احساس تعلق زیادی به آن دارم. از معلم مان تشکر می‌کنم که این موضوع انشا را به ما داد تا بتوانیم خوبی ها و زیبایی را بیشتر ببینیم و قدر آن ها را بدانیم.