پرسش های عینی درباره سفر خانوادگی:
پدر اعتقاد داشت سفر خانوادگی یکی از واجب ترین کارهایی است که هر مردی باید شرایطش را فراهم کند. برای همین هر چند وقت یک بار چند روز تعطیل را برای مسافرت در نظر میگرفت یا مشغله های کاری اش را کنار میگذاشت و برای سفر برنامه ریزی میکرد. مادر سخت مشغول خانه داری و بچه داری بود و مخصوصا از زمانی که خواهر کوچکم به دنیا آمده بود بیشتر او را خسته و کلافه می دیدیم. برای همین پدر این بار برای مسافرتمان، مادربزرگ، پدربزرگ و خاله را هم دعوت کرده بود تا کمک حال مادر باشند.
از آنجا که هوای تابستان بسیار گرم بود، شهر همدان را انتخاب کردیم که هم خنک و هم بسیار زیبا و جذاب است. در این مسافرت ما لیستی از جاذبه های گردشگری همدان را تهیه کردیم و از تعدادی از آن ها بازدید کردیم. از غار علیصدر و شهر سفال گرفته تا آرامگاه ابوعلی سینا و باباطاهر عریان و گنجنامه همدان که کتیبه های باستانی داشت.
ما مرتبا از پدر درباره تاریخ و فرهنگ همدان و مکان هایی که به بازدید آنها میرفتیم سوال میپرسیدیم و او هم پاسخ میداد. اگر چیزی را نمیدانست آنقدر پرس و جو میکرد که به جواب میرسید و این باعث میشد احساس بسیار خوبی نسبت به هم پیدا کنیم. مادر حالا روحیه بشاش تری پیدا کرده بود و از مناظر طبیعی و متفاوت شهر همدان لذت میبرد. پدر بزرگ و مادربزرگ، لبخند رضایتی بر لب داشتند و با آرامش، به دنبال ما میآمدند و هرجا احساس میکردند خسته شده اند و یا توان پیاده روی ندارند، در مهمانخانه ای که کرایه کرده بودیم میماندند و از خواهر کوچکم نیز مراقبت میکردند.
احساس همیاری و اتحادی که در یک سفر خانوادگی بین افراد خانواده به وجود میآید بسیار عالی است و خاطرات خوشی که با هم تجربه میکنند آن ها را به هم نزدیکتر میکند.
با این حال مشکلاتی هم ممکن است به وجود بیاید. تفاوت سلیقه ها یکی از این مشکلات است. ما جوانترها میخواهیم جنب و جوش بیشتری داشت باشیم و از بعضی انتخاب های بزرگترها حوصله مان سر میرود. انتخاب غذاهایی که در مسافرت میخوریم هم یکی دیگر از این مشکلات است. در طول راه بارها خواهر کوچکم بی قراری کرد و ما چاره ای جز تحمل نداشتیم. پدر بزرگ و مادربزرگ هم مرتب به دنبال دستشویی و یا جایی برای استراحت بودند که بعضی مواقع برنامه ما را دچار تاخیر میکرد یا حتی گاهی به کلی به هم میزد. با این حال همه این خاطرات شیرین است و سفر خانوادگی را تبدیل به یک تجربه عالی میکند.
برای اینکه بتوانیم از یک سفر خانوادگی لذت بیشتری ببریم باید توقعات خود را کاهش دهیم. هم در خرج و مخارج صرفه جویی کنیم تا مسافرت به سادگی و راحتی طی شود و هم از خودگذشتگی داشته باشیم تا در انتخاب مکان های گردشگری و مسائل دیگر دچار اختلاف نشویم و به توافق و همدلی برسیم. اینکه میگویند آدم ها هر چه خاطرات بهتری با هم داشته باشند بیشتر به هم علاقمند میشوند کاملا درست است. روابط یک خانواده با مسافرت های خانوادگی گاه به گاه، مستحکم تر میشود و به نظر من همین باعث میشود سفر کردن یکی از برنامه های واجب و لازم برای هر خانواده باشد.